شهدای روستای خلیل آباد- شهرستان خمبن
آثار-عکس- وصیت نامه- دست نوشته- زندگی نامه 
نويسندگان
لینک دوستان

تبادل لینک هوشمند

برای تبادل لینک ابتدا ما را با عنوان شهدای خلیل آباد- خمبن و آدرس shohadakhalilabad.LXB.ir لینک نمایید سپس مشخصات لینک خود را در زیر نوشته . در صورت وجود لینک ما در سایت شما لینکتان به طور خودکار در سایت ما قرار میگیرد.





روستای خلیل‌آباد به خود می‌بالد كه دلیرمردی فداكار، همچون پاسدار شهید حسین(احمد) ساعدی را در خود پرورده است.

سوم تیرماه سال 1339 بود كه در خانواده‌ای با ایمان و تلاش‌گر چشم به جهان گشود و نام زیبنده حسین را بر او نهادند و چه انتخاب شایسته‌ای! نامی که تا نهایت خط این فرزند را حسینی(علیهم السلام) ساخت.

در مکتب‌خانه روستا قرآن آموخت. سپس به دبستان رفت. دوره ابتدایی را با موفقیت چشم‌گیری به پایان رساند؛ لیكن شرایط و امكانات برای تحصیل او در روستا نبود. درس را ترك كرد و در امر كشاورزی به پدر زحمت‌کش خود كمك می‌كرد. پس از چندی برای كار بنایی به تهران رفت و آنجا ماندگار شد.

در ایام اوج‌گیری نهضت نیز در همان جا بود. هم كار می‌كرد و هم در كاری اصلی‌تر؛ یعنی فعالیت انقلابی دوشادوش امت به پا خاسته مشاركت جدی داشت تا آنكه انقلاب پیروز شد.

احمد در سال 1358 ازدواج کرد و در هنگام شهادت یک پسر و یک دختر داشت. وقتی فرمان امام(قدس سره شریف) را مبنی بر ضرورت افزایش سطح تولید و پرداختن جدی‌تر به كشاورزی شنید، به روستا برگشت تا روی زمین كار كند و در خودكفایی كشور سهیم باشد؛ اما آغاز جنگ تحمیلی، پای او را به جبهه‌های نور كشید.

پس از فراگیری فنون نظامی در زمستان 1359 با دومین گروه اعزامی از خمین به جبهه غرب اعزام شد. از آن پس كاملاً در اختیار انقلاب بود. به عضویت سپاه پاسداران انقلاب اسلامی درآمد و در طول خدمت در سپاه، در عملیات‌های فتح المبین، بیت‌المقدس، محرم، رمضان، والفجر مقدماتی و والفجرهای  2 و 3 و 4 شركت فعال داشت که در عملیات بیت‌المقدس به شدت مجروح شد.

در سال 1362 وقتی عملیات والفجر 4 انجام گرفت، فرمانده گروهان در گردان روح‌الله(قدس سره شریف) از لشکر 17 علی بن ابی‌طالب(علیهماالسلام) بود كه شجاعانه در ارتفاعات کانی مانگا جنگید و با افتخار به شهادت رسید. روح مطهرش همچنان مشغول پاسداری از حریم مقدس اسلام است و پیکر مطهرش در گلزار شهدای شهر خمین آرام گرفت.


برچسب‌ها:
[ شنبه 30 بهمن 1400برچسب:, ] [ 12:44 ] [ ابوالفضل براتیان ]

بسم‌ الله الرحمن الرحیم

)رَبَّنَا إِنَّنَا سَمِعْنَا مُنَادِيًا يُنَادِي لِلْإِيمَانِ أَنْ آمِنُوا بِرَبِّكُمْ فَآمَنَّا).[1]

 آری پروردگارا، این ذخیره خودت، این بت‌شکن زمان این بزرگ‌مرد جهان بشریت و این ‌اسوه تقوا و فضیلت و این بزرگ رهبر انسانیت و این دل‌سوخته به اسلام و مسلمین و این دشمن تمام ‌مستكبرین این امید مستضعفین؛ یعنی روح خدا، خمینی(قدس سره شریف) عزیز، نیز صدا در داد و ملت مسلمان را از زیر یوغ‌ ابرقدرت‌ها به طرف حق دعوت كرد و ما هم‌صدای دل‌نواز این منادی را شنیدیم كه می‌گفت: ای انسانی كه در خواب غفلت فرو رفته‌ای، بیدار شو و به طرف الله حركت كن كه می‌توانی و ما هم از جان و دل لبیك گفتیم و به طرف این صدا رفتیم كه ما را هدایت به سوی تو كرد. با سلام و درود بر امام ‌زمان(عجل الله تعالی فرجه الشریف) و نائب برحقش و با سلام بر تمامی شهیدان راه حق و با درود بر رزمندگان اسلام. هم‌ اکنون كه ‌این نامه را می‌نویسم، هم خوب شناخته‌ام كه این راه حق است و به الله منتهی می‌شود و راه دشمن را نیز شناخته‌ام، راه باطل است و به شیطان می‌رسد و سقوط در جهنم است و دیگر نمی‌توانم ساكت بمانم ‌تا اینكه دشمن اسلام به حریم اسلامی ما تجاوز كند. با اینكه شناخت كامل از آن دارم كه باطل است و هیچ‌گونه عذری و بهانه‌ای نداریم. این دو روز زندگی خودمان كه هر روز پیش چشمانمان، این گل‌ها پرپر می‌شوند، ادامه بدهیم. هَيْهاتِ مِنّا الذلَّه.

ولی برادران عزیز توجه داشته باشید كه شركت در این جنگ هم لیاقت‌ می‌خواهد و من تنها آرزویم این بود كه بتوانم خودم را بسازم كه بلكه امام زمان(عجل الله تعالی فرجه الشریف) مرا داخل سربازانش ‌بپذیرد.

 من از ملت عزیز تقاضا دارم كه این برادران را در موقع حركت ‌به جبهه‌ها بدرقه كنند و در موقع برگشت از آنان استقبال كنند و آن‌ها را تشویق كنند و به آن‌ها بهای زیادتری ‌بدهند. چون آن‌ها یاران امام زمان(عجل الله تعالی فرجه الشریف) هستند و خدمت به این‌ها خدمت به امام(قدس سره شریف) است و قلب امام(قدس سره شریف) را با این حرکاتتان خوشحال می‌كنید و از روحانیت متعهد پشتیبانی كنید و هیچ‌وقت امام(قدس سره شریف) و روحانیت را تنها نگذارید.

 از یاران امام(قدس سره شریف) حمایت كنید و از تمام ملت عزیز و شهیدپرور خمین می‌خواهم كه مرا ببخشند و خصوصاً برادران رزمنده‌ای كه مدت‌ها در جبهه‌های جنوب با من بوده‌اند. از جمله برادران عزیزم برادران پاسداری که خیلی به گردن من حق دارند. عزیزانم خالصانه می‌خواهم كه مرا ببخشید. اگر در این مدتی كه با هم ‌بوده‌ایم و نتوانستم فرزند خوبی برای شما باشم و چون شما به غیر از من دیگر پسری نداشته‌اید، می‌دانم ‌انتظار شما زیاد است. امیدوارم كه مرا ببخشید و دلم می‌خواست كه بمانم و به شما خدمت كنم چون ‌شما هم پیر بودید و حامی شما بایستی یكی باشد و دست شما را بگیرد ولی به جای اینكه به شما خدمت كنم زحمت زن و بچه‌هایم را به گردن شما انداختم و من از این مسائل ناراحت بودم ولی هیچ‌گونه ‌راهی نداشتم چون صدای «هل من ناصر ینصرنی» پیر جماران را شنیدم و یاد صدای مظلومیت اباعبدالله الحسین(علیهم السلام) افتادم، نتوانستم تحمل كنم و راهی جبهه شدم و زمان ما هم این طور قسمت بود و امیدوارم كه خدا به شما اجر و مزد این زحمات را عطا فرماید. امیدوارم كه ناراحت نباشید. خواهرانم را سلام می‌رسانم. ‌بچه‌هایم را سلام می‌رسانم. بچه‌هایم را بگذارید درس بخوانند و آن‌ها را با اسلام آشنا كنید و با قرآن آشنا كنید تا آن‌ها هم بتوانند بعداً به اسلام عزیز خدمت كنند و بچه‌هایم را به خدا می‌سپارم چون كسی را ندارم كه به آن‌ها رسیدگی كند و من چون چیزی نداشتم، هر چه كه بود مال پدرم بود به این دلیل بدهكاری ‌و طلبكاری آن چنان نداشتم و در پایان اگر جنازه من به دستتان رسید مرا در بهشت شهدای خمین پیش‌ عزیزانم دفن كنید كه باعث آرامش من شود. والسلام.

 

 

بچه‌هایم را با اسلام و قرآن آشنا كنید تا آن‌ها هم بتوانند بعداً به اسلام خدمت كنند.[1]


برچسب‌ها:
[ شنبه 30 بهمن 1400برچسب:, ] [ 12:43 ] [ ابوالفضل براتیان ]
.: Weblog Themes By salehon :.

درباره وبلاگ

جهت شادی روح شهدا و امام شهدا ((صلوات))
موضوعات وب
برچسب‌ها وب
تو (1)
امکانات وب

نام :
وب :
پیام :
2+2=:
(Refresh)

خبرنامه وب سایت:





آمار وب سایت:  

بازدید امروز : 88
بازدید دیروز : 31
بازدید هفته : 119
بازدید ماه : 88
بازدید کل : 6999
تعداد مطالب : 131
تعداد نظرات : 7
تعداد آنلاین : 1

Alternative content


ساعت فلش مذهبی جنگ دفاع مقدس ذکر روزهای هفته

نام شما :
ایمیل شما :
نام دوست شما:
ایمیل دوست شما:

Powered by itwebsite.ir